هر 40 روز بلا برای مومن

 

        یونس ابن یعقوب از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که درخصوص مومنان هر بدنی که چهل روز آسیبی به آن وارد نشود، ملعون است و دور از رحمت خداوند.‏ گفتم: واقعاً ملعون است؟ فرمود: بله.‏ گفتم: واقعا؟ باز فرمود: بله.‏ پس چون امام علیه السلام سنگینی مطلب برای من را مشاهده کرد، فرمود:‏ ای یونس از جمله ی بلا و آسیب به بدن، همین خراش پوست و ضربه خوردن و لغزیدن و یک سختی و خطا کردن و پاره شدن بند کفش و چشم درد و مانند اینها است [نه لزوماً مصیبت های بزرگ].‏

        مومن نزد خداوند با فضیلت تر و گرامی تر از آن است که بگذارد چهل روز بر او بگذرد و گناهانِ او را پاک ننماید؛ ولو به یک غم پنهان در دل , که او نفهمد این غم از کجا حاصل شده است.

به خدا قسم، وقتی یکی از شما سکه های درهم را در کف دست وزن می کند و متوجه نقصان آن شده و غصه دار می شود، سپس دوباره وزن می کند و متوجه می شود که وزنش درست بوده، همین غصه ی کوتاه و گذرا، موجب آمرزش برخی از گناهان اوست.‏"

نکات زندگی از امام سجاد ع

 آبروی همسایه ات را حفظ کن

حق همسايه اين است كه در غياب او نگاهبانش باشي و در حضورش او را گرامي داشته و ياور و كمك كار او در هر حال باشي و در صدد يافتن اسرار او مباش و از بدي او كاوش نكن كه بفهمي و اگر بدي از او فهميدي بدون عمد و قصد و بدون زحمت براي آنچه فهميدي همچون قلعه محكمي باشي و چون پرده ضخيمي به حدي كه اگر نيزه ها براي يافتنش جستجو كنند آن را نيابند چون پيچيده و مستور است . از آنجا كه نداند به سخن او گوش بر ضرر او نده و در مشكلات و سختيها او را تسليم نكن و در هنگامي كه نعمتي به او ديدي بر او حسد مورز، از لغزش او بگذر و از گناهانش صرف نظر كن و اگر بر تو ناداني كرد بردباري در مقابل آن داشته باش و با مسالمت با او رفتار كن و با او با بزرگواري معاشرت نما و هيچ قدرتي جز به خواست خداوند وجود ندارد.

حرف بی فایده نزن

همۀ خوبی ها را در بریدن طمع از آنچه در دست مردم است دیدم.همانا معرفت و كمال دین مسلمان در گرو رهاكردن سخنان و حرف هائى است كه به حال او ـ و دیگران ـ سودى ندارد. و از ریا و خودنمائى دورى جستن و در برابر مشكلات زندگى بردبار و شكیبا بودن و نیز داراى اخلاق پسندیده و نیك سیرت بودن است.

با اینها رفاقت نکن

بر حذر باش از دوستى و همراهى با فاسق چون كه او به یك لقمه نان و چه بسا كمتر از آن هم، تو را مى فروشد و مواظب باش از دوستى و صحبت كردن با كسى كه قاطع صله است، چون كه او را در كتاب خدا ملعون یافتم.

مهربان نگاه کن

امام سجاد(علیه اسلام) فرمود: نظر كردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى علاقه و محبّت عبادت است.

درس بخوان

چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را مى دانستند هر آینه آن را تحصیل مى كردند گرچه با ریخته شدن و یا فرو رفتن زیر آب ها در گرداب هاى خطرناك باشد.

عصبانی نشو،صبر کن

نزد خداوند متعال حالتى محبوب تر از یكى از این دو حالت نیست: حالت غضب و غیظى كه مؤمن با بردبارى و حلم از آن بگذرد و دیگرى حالت بلا و مصیبتى كه مؤمن آن را با شكیبائى و صبر بگذراند.

به دیدار حاجی برو

شماهائى كه به مكّه نرفته اید و در مراسم حجّ شركت نكرده اید، بشارت باد شماها را به آن حاجیانى كه بر مى گردند، با آن ها ـ دیدار و ـ مصافحه كنید تا در پاداش و ثواب حجّ آن ها شریك باشید.

در شهر خودت کار کن

از سعادت مرد آن است كه در شهر خود كسب و تجارت نماید و شریكان و مشتریانش افرادى صالح و نیكوكار باشند، و نیز داراى فرزندانى باشد كه كمك حال او باشند.

عذرخواهی را بپذیر

چنانچه شخصى تو را بدگویى كند، و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهى و پوزش او را پذیرا باش.

بچه ها را ببخش

و اما حق کودک، مهرورزیدن به او ، پرورش و آموزش وی و گذشت و پرده پوشی از خطاهای کودکانه وی و نرمش و کمک کردن به اوست، زیرا سبب توبه ، مدارا و تحریک نکردن او و نیز کوتاهترین راه برای رشد او است.

قدر پدرت را بدان

و اما حق پدرت آن است که بدانی که او اصل توست و تو شاخه و فرع او. اگر نمی بود تو نیز نبودی پس هرگاه در خود چیزی دیدی که تو را شادمان ساخت بدان که اصل آن نعمت را از پدر داری و خدای را بر آن سپاس گو و شاکر باش.

شکرگذار مادرت باش

حق مادرت این است که بدانی او تو را در جایی نگه داشته که کسی نگه نمی دارد و از میوه دلش به تو داده که کسی به کسی نمی دهد و از تو با همه وجودش از گوش و چشم و دست و پا و موی و پوست ، با شادمانی و سرور نگهبانی و نگهداری کرده، و ناملایمات غم و اندوه و نگرانی ها را تحمل می کند و شادمان و خرم است که تو را سیر کند و خود گرسنه بماند ،تو را بپوشاند و خود برهنه باشد،تو را سیراب کند و خود تشنه بماند،خود در آفتاب باشد و بر تو سایه افکند،با تحمل مشقت ، آرامش و تنعم تو را فراهم آورد و با پذیرش رنج بی خوابی تو را از لذت خواب بهره مند سازد.شکمش ظرف وجود تو و دامنش پناهگاه امن تو و سینه اش چشمه جوشانی برای رفع عطش تو  و جانش فدای تو شده و سرد و گرم روز گار را به خاطر تو پذیرا گشته است.پس باید به پاس این همه محبت و زحمت ، شکرگذار او باشی و هرگز نمی توانی مگر خدا یاری ات کند.

 حواست به فرزندت باشد

فرزندت این است که بدانی او از تو و وابسته به توست.در زندگی دنیا و خیر و شرش با توست و تو مسئولیت سرپرستی او را از حسن تربیت و راهنمایی او بر خدای عز و جل و کمک بر طاعت و فرمانبرداری خدا در مورد تو و در مورد خودش به عهده داری.سپس در صورت انجام این مسئولیت ثواب می بری و در صورت کوتاهی کیفر می شوی.پس درباره او به گونه ای رفتار کن که خوبی اثر او در دنیا مشهود و در پیشگاه پروردگار عذری بین تو و او باشدبه سبب سرپرستی خوبی که از او کردی و نتیجه ای که از او گرفتی و کمکی جز از ناحیه خداوند نیست.

برای خانه ات خرید کن

دوست دارم پولی داشته، وارد بازار شوم و از قصابی گوشتی بخرم و برای همسر و عائله ام ببرم. من این کار را از آزاد کردن بنده در راه خداوند تبارک و تعالی بیشتر دوست دارم.خداوند از مردانی راضی تر است که در مخارج عائله گشایش دهند.

با همسرت مهربان باش

و اما حق همسرت آن است که بدانی خداوند متعال با آفرینش او وسیله ارامش و رفاه و انس و نگهداری تو را فراهم نموده است .هر کدام از شما زن و مرد بر نعمت وجود دیگری خدا را سپاس گوید و بداند که این نعمت الهی است. بر او و بر تو واجب است که نعمت الهی را گرامی داشته و در معاشرت با او خوشرفتاری و رفق پیشه کنی اگرچه حق تو بر زن سخت تر و رعایت محبوب و مکروه تو ( اگر زیاده خواهی نباشد) بر او لازم تر است ، ولی زن حق مهربانی و انس بر تو دارد و جایگاه آرامش و آسایش غریزه ای ست که گریزی از آن نیست و این حق بزرگی ست.

طمع نکن

تمامیِ خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه که در دستان مردم جمع شده، است.

از امام جماعت هم تشکر کن

حقّ پيش نمازت اين است كه بدانى او واسطه ميان تو و خدا و نماينده تو در نزد خداوند می ‏باشد.و او از جانب تو سخن می ‏گويد و تو از جانب او سخن نمی ‏گويى. براى تو دعا می ‏كند و تو برايش دعا نمی ‏كنى و براى تو [از خداوند چيزى را] خواستار می ‏شود و تو در مورد او [چيزى را] خواستار نمی ‏شوى و تو را از اضطراب ايستادن در نزد خداى و خواستار شدن از او بی ‏نياز می ‏كند و تو او را در اين كار بی ‏نياز نمی ‏سازى؛ پس اگر در بخشى از اين وظائف، كم كارى باشد بر دوش اوست و نه تو و چنانچه گناهكار باشد، تو شريك گناه او نيستى و او افزون بر تو چيزى، ندارد؛ پس تو را در پناه خويش گرفته و با نمازش، نماز تو را محافظت كرده است؛ پس او را بر اين كار سپاس بگزار.

وقتی کسی حرف می زند،به چشم هایش نگاه کن 

حقّ همنشين تو اين است كه با او نرم رويى و پاك خوئى نمايى و در سخن پردازى انصاف دهى و چون خواستى [در هنگام گفتگو] از او چشم بردارى، در چشم بردارى خويش زياده روى نكنى و در سخن پردازى، فهماندن به او را بخواهى؛ پس اگر تو به ديدنش رفتى و همنشين او شدى در برخاستن از نزد او، اختيار دارى و اگر او، همنشين تو شد، او نيز در برخاستن اختيار دارد ولى تو بدون اجازه او بلند نشو.

برای دوستت رحمت باش نه زحمت

حقّ دوست اين است كه تا آنجا كه می ‏توانى با او نيك برخورد و نيكو رفتار باش و چون نتوانستى از انصاف خارج نشو و ارجمندش دار آن سان كه تو را ارج می ‏نهد و نگاه دارش آن گونه كه نگاهت می ‏دارد و در كارى پسند، بر تو پيشى نگيرد و چون پيش افتاد، جبرانش كن . در دوستى در خور او كم كارى نكن، پند دهى و نگهدارى و مدد بر بندگى پروردگارش و يارى دهى بر ترك نافرمانى خدايش را برخوردت لازم بدان؛ آنگاه بر او رحمت باش و نه زحمت.

 کار همکارت را انجام بده

حقّ شريك اين است كه در نبودش، كارش را انجام دهى و چون باشد پا به پاى او، تلاش كنى و بدون توجه به خواسته او، تصميم نگيرى و بدون نظر خواهى از او، [خواسته ‏ات را] به انجام نرسانى و دارايی ‏اش را نگهدارى و در فزون و اندك بر او خيانت نكنى چرا كه به ما رسيده: تا آن زمان كه دو شريك به يك ديگر خيانت نكنند دست [عنايت‏] خدا بر ايشان است.

طلبکارت را سرندوان

 حقّ بستان كار تو اين است كه اگر توانگرى، طلبش را بدهى و برآورده سازى و او را بی ‏نياز كنى و او را سر ندوانى و امروز و فردا نكنى؛ چرا كه پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «امروز و فردا كردن توانگر در پرداخت بدهى ستم است» و اگر تهيدست بودى او را با نيك سخنى، خرسند نما و از او به نيكى فرصت بخواه و با خوش برخوردى او را، از خود بازگردان‏ و بر از دست رفتن دارايی ‏اش [كه به تو قرض داده‏]، برخورد ناپسند [خودت را] ميفزاى؛ چرا كه اين رفتار، پست پيشه‏ گى است.

با سالمندها کشمکش نکن

حقّ سالمند اين است كه احترام سنّش را داشته باشى و اگر از فضيلت‏مندان باشد با پيشى داشتن او، اسلامش را بزرگ دارى و با او به كشمكش نپردازى و در راه، جلو نروى و از او پيش نيفتى و با او نابخردى نكنى و اگر او با تو نابخردى كرد شكيبايى نمايى و به احترام اسلام و سالمندی ‏اش، او را بزرگ دارى، چرا كه به راستى حقّ سالمندى به قدر اسلام است.

·         تمامی این مطالب ترجه احادیث آن حضرت از منابع معتبر یا بخش هایی ار رساله حقوقی ایشان است.

شهادت رقیه خاتون ع

بالای ناقه موی مرا باد می کشید

پایین ناقه چکمه سرم داد می کشید

بالای ناقه زلف گره خورده داشتم

پایین ناقه چادر آزرده داشتم

بالای ناقه غصه ی روبنده داشتم

پایین ناقه عمه ی شرمنده داشتم

بالای ناقه مقنعه ی پاره داشتم

پایین ناقه تاول آواره داشتم

بالای ناقه کاربه تحقیر می کشید

پایین ناقه پهلوی من، تیر می کشید

بالای ناقه غربت گودال دیده ام

پایین ناقه گریه ی خلخال دیده ام

بالای ناقه گرد سرت شاپرک شدم

پایین ناقه نقشه ی راه فدک شدم

بالای ناقه اشک علمدار دیده ام

پایین ناقه کوچه و بازار دیده ام

بالای ناقه خون جگری بود و کعب نی

پایین ناقه دربه دری بود و کعب نی

بالای ناقه خم شدم ازبارغم پدر

پایین ناقه نیمه شبی گم شدم پدر

بالای ناقه شام بلا بود و عمه ام

پایین ناقه طشت طلا بود و عمه ام

بالای ناقه سنگ سرم را شکست و رفت...

پایین ناقه زجر پرم را شکست و رفت....

بالای ناقه بی هدفم پرت کرده است

پایین ناقه نان طرفم پرت کرده است

بالای ناقه حرمله با سنگ زد مرا

پایین ناقه دختراو چنگ زد مرا

بالای ناقه بخت بد آورده داشتم

پایین ناقه چشم وَرَم کرده داشتم

بالای ناقه نیزه ی تو بدبیار بود

پایین ناقه صحبت بُرد قمار بود

بالای ناقه خارجی ام؛ تا صدا زدند!

پایین ناقه پیرزنان عمه را زدند

فوائد بی نظیر زیارت کربلا در دنیا و آخرت

 

 

      در طول تاريخ انسانهايى بوده و هستند كه پس از مرگشان ، زندگى و حياتشان ادامه پيدا كرده و با مرگ بدنشان ، وجودشان و شخصيت و انديشه‏شان ادامه يافته است . مردان خدا و شخصيتهاى الهى، همانگونه كه در زمان حيات خويش استوانه دين و محور انسانيت و پشتوانه حق و عدالت هستند ، در زمان پس از مرگ نيز آرامگاه و زيارتگاهشان پشتوانه حق و عدالت و فضيلت است . و در اين ميان ، زيارت مشهد حسينى از ويژگيهاى برجسته‏اى برخوردار است . آنانكه توفيق پيدا مى كنند و به زيارت مرقد مطهرش مشرف مى شوند ، روى به آستان امام حسين (ع) آورده و به جانب اين مدرسه عشق و فضيلت و دانشگاه كمال و تربيت مى‏گرايند . اينگونه تربيت اجتماعى و يك چنين موسسه تهذيب اخلاق و ادب ، براى هيچ ملتى از ملل گيتى ميسر و مقدورنيست .

البته ملحدين و معاندين و مخالفين مكتب تشيع به خيال خود شبهات و اشكالهاى مى كنند و مى گويند: «زيارت قبور، بت پرستى است ؟!» در حالى كه هر كس كه به زيارت قبور ائمه (ع) مى رود هرگز به عنوان «بت» آنها را زيارت نمى‏كند . چه كسى است كه حسين بن على (ع) را خدا بداند؟!! شيعه، امام را مقرب درگاه خدا مى‏داند و با توسل به او قربى به خدا پيدا مى كند، همانطور كه خودش در قرآن مجيد فرمود:«به سوى او وسيله بگيريد» (1) امام را وسيله الهى مى‏داند. زيرا توسل و شفاعت، بعدى از ابعاد زيارت است كه زائر از اين طريق خود را به درگاه الهى نزديك مى‏كند، و پيشوايان ما وعده فرموده‏اند كه از زائران خود دستگيرى كنند.

امام رضا (ع) مى فرمايد: «هر امامى بر گردن دوستان و پيروانش عهد و پيمانى دارد و وفاى به اين عهد، بإ؛،،ّّ زيارت قبر آنان ممكن مى‏باشد . و كسى كه به شوق زيارت آنها و با تصديق به فضيلت آنها به سوى قبور آنها برود مورد شفاعت ائمه در قيامت قرار مى‏گيرد.

پس هر زائرى بايد بكوشد تا از اين شفاخانه فيض، استشفاى دردهاى درونى و امراض قلبى و اندرونى خود را خواسته، خواستار آن شود كه صفاى دل و دوستى خاطر و پاكيزگى روح و قداست روان و سلامت تن ، از خدمت آفريدگار جهان به وى عطا گردد ، تا اينكه هم ظاهر او به جمال و كمال آراسته شود و هم باطن وى از آلودگى‏ها پاك و مصفا گردد.

هر زائرى كه با معرفت و شناخت مقام صاحب اين مرقد و اهداف او به زيارت برود، از صاحب قبر الهام مى‏گيرد و اصول و تعاليم مكتب را به ياد مى‏آورد ، و هر زيارت و سلام او سرشار از اين آموزشها و الهام‏ها است.

از طرفى زيارتنامه‏هاى وارده، و خواندن هر كدام از آنها، خواننده و زائر را به دقت و تفكر واداشته ، متذكر تاريخ و احوال انبيا و اولياى معصوم مى‏گرداند. تأمل در زيارت عاشورا و ديگر زيارات ، اين مطلب را به خوبى روشن مى سازد كه امامان به اين وسيله در صدد ساختن انسانهاى مؤمن و متعهد بوده‏اند ، لذا به آنها تعليم داده‏اند كه در زيارت امام حسين (ع) از خداوند بخواهند كه زندگى و مرگشان را «حسين گونه» قرار دهد، و آنها را در دينا و آخرت همراه آن حضرت بدارد: «اللهم اجعل محياى محيا محمد و آل محمد ، و مماتى ممات محمد و آل محمد ... و ان يجعلنى معحكم فى الدنيا و الاخرة».

به اميد به اينكه خداوند متعال توفيق زيارت حضرتش را در دنيا و شفاعتش را در روز قيامت نصيب ما گرداند، به آثار و بركاتى كه زيارت سيدالشهدا (ع) به دنبال دارد مى‏پردازيم:

1- آرامش بخشيدن به زائر

قبل از آنكه به آثار و بركاتى كه برگرفته از روايات اسلامى است اشاره كنيم ، اين نكته لازم به ذكر است كه زيارت مرقد شريف امام حسين (ع) مانند ساير ائمه ، به مردمان و زيارت كنندگانش ، نوعى آرامش و اطمينان مى‏بخشد . در اين عصر كه انسان را موجودى مضطرب مى نامند، و پيوسته دست به گريبان با پديده‏هايى چون ترديد، ناكامى، تشويش، ترس و ناسازگارى با محيط و زندگى ماشينى و محروميت و جنگ و حتى كنار نيامدن خود است، و هر روز شاهد كاهشها و فرسايشها است و نمى تواند از اضطراب در امان بماند ، اين زيارت مرقد مردان خدا و پيشوايان دين است كه به انسان آرامش خاطر مى دهد.

در زيارت يك نوع كشش و نياز الزام آورى انسان را وا مى‏دارد كه فشارها و فريادهاى درونى را از راهى خارج كند . زائر آن مرقد شريف در پرتو دعا و گفتگو با پاكان و استمداد از ارواح پاك مقربان درگاه الهى، نيرو گرفته و نابسامانيها را با توسل بدانها برخود هموار مى سازند ، و خستگى‏ها و فشارهاى وارد بر روان ، و نيز اضطرابها و يأسها را از خودمى زدايند و به آرامش و اطمينانى براى ادامه زندگى دست مى‏يابند.

2- در امان خدا بودن

به امام صادق (ع) عرض كردند: كمترين اثرى كه براى زائر قبر امام حسين (ع) چيست؟ فرمود: «كمترين تأثيرش اين است كه خداوند متعال، او و خانواده و مالش را حفظ مى كند تا به سوى اهل خويش برگردد ،و چون روز قيامت فرا رسد، خداوند حافظ او خواهدبود ».(2)

3- زائر خدا محسوب شدن

زيد بن شحام گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم : براى زائر قبر امام حسين (ع) چه مى‏باشد؟ فرمود: «همانند كسى است كه خدا را در عرش ديدار نموده باشد». گفتم: براى كسى كه يكى از شما را زيارت كند چه مى‏باشد؟ فرمود:

«همانند كسى است كه رسول خدا (ص) را زيارت نموده است » . (3)

4- برآورده شدن حاجات و دفع پريشانى

امام صادق (ع) فرمود: «همانا نزد شما قبرى است كه هيچ فرد پريشانى نزد آن نمى‏آيد مگر آنكه خداوند از او دفع پريشانى نمايد و حاجتش را برآورد» . (4)

و نيز به ابوصباح كنانى فرمود: «همانا نزد شما قبرى است كه هيچ فرد پريشانى نزد آن نمى‏رود مگر آنكه خداوند از او پريشانى را دفع نموده و حاجتش را برآورده مى نمايد، و همانا نزد او چهار هزار فرشته هستند كه از هنگام شهادتش آشفته و غم آلود تا روز قيامت بر او مى‏گريند. هر كس او را زيارت كند، وى را تا خانه‏اش بدرقه مى‏كنند، و هر كه مريض شود به عيادتش مى‏روند، و هر كه بميرد جنازه‏اش را تشييع مى‏كنند». (5)

5- زيادتى در عمر و رزق

امام باقر (ع) فرموده است : «شيعيان ما را به زيارت قبر حسين (ع) امر كنيد ، زيرا زيارت او موجب فزونى در رزق و طول عمر و دفع بلايا و ناگواريها مى‏شود » . (6)

6- آمرزش گناهان

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس حسين (ع) را زيارت كند در حاليكه عارف به حق او بوده و به امامتش اقرار داشته باشد خداى سبحان ،گناهان گذشته و آينده‏اش را مى‏آمرزد». (7)

و جابر جعفى در ضمن يك حديث طولانى از امام صادق (ع) روايت كرده است كه فرمود: «چون از نزد قبر حسين (ع) بازگشتى ، ندا كننده‏اى تو را ندا مى‏دهد كه اگر آن را مى‏شنيدى ، تمام عمر را نزد قبر شريف حسين (ع) اقامت مى‏گزيدى. آن منادى گويد:خوشا به حال تو اى بنده خدا كه سود فراوان بردى و به سلامت (در دين ) دست يافتى. عمل از سربگير كه گناهان گذشته‏ات آمورزيده شد» . (8)

7- محسوب نشدن ايام زيارت از عمر زائر

امام صادق (ع) فرمود: «همانا ايام زيارت زائران حسين بن على (ع) از عمرشان محسوب نگشته و جزء حياتشان به شمار مى‏آيد» . (9)

8- حفاظت زائر در دنيا و آخرت

عبدالله بن هلال به امام صادق (ع) عرض كرد: فدايت شوم، كمترين نصيبى كه زائر امام حسين (ع) دارد، چيست ؟ فرمود: «اى عبد الله، كمترين چيزى كه براى او مى‏باشد، اين است كه خداوند او و خانواده‏اش را حفظ مى كند تا وى را به سوى خانواده‏اش باز گرداند، و چون روز قيامت فرا رسد، خداوند حافظ او مى‏باشد» . (10)

9- عنايت و توجه سيدالشهدا (ع)

امام صادق (ع) فرمود: «حسين در نزد پروردگارش ... به زائرانش نظر مى كند . او نگاه مى كند كه چه كسى براى آن حضرت گريه مى كند، پس براى او طلب آمرزش كرده و پدرانش را مى‏خواند تا براى آن زائر دعا كرده و طلب آمرزش و مغفرت نمايند. سپس امام (حسين) مى فرمايد: اگر زائر من مى‏دانست كه خدا چه چيزى براى او عطا مى فرمايد شادى او بيشتر از جزع و بى‏تابى وى مى‏گرديد» . (11)

و امام حسين (ع) فرمود: «هر كس مرا در زندگانيش زيارت كند، پس از مرگش بازديدش خواهم كرد» . (12)

10- خير و بركت زياد

امام صادق (ع) فرمود: «اگر مردم مى‏دانستند كه چقدر خير و بركت در زيارت امام حسين (ع) وجود دارد ، براى زيارت كردنش با يكديگر مقاتله مى‏كردند، و هر آينه اموالشان را براى رفتن به زيارتش مى‏فروختند» (13)

و امام باقر (ع) فرمود: «اگر مردم مى‏دانستند كه زيارت قبر شريف حسين (ع) چه مقدار فضيلت و بركت دارد، از شوق زيارت جان مى سپردند و نفسهايشان از شدت حسرت بند مى‏آمد» (14).

11- برابرى زيارت قبر حسين (ع) با حج

عبدالله بن عبيد انبارى گويد: به امام صادق (ع) عرضه داشتم : فدايت شوم ، همه ساله وسايل تشرف به حج برايم فراهم نمى‏شود. فرمود: «چون قصد حج نمودى و اسباب برايت فراهم نگشت ، به زيارت قبر حسين (ع) برو، كه يك حج برايت نوشته مى شود و چون قصد عمره نمودى و وسايل مهيا نشد ، عزم زيارت قبر حسين (ع) نما، كه يك عمره برايت منظور مى شود»(15)

12- نام زائر در اعلى عليين ثبت مى‏شود

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس به زيارت قبر حسين (ع) برود در حالى كه عارف به حق او باشد، خداوند نام او را در اعلى عليين مى‏نويسد» . (16)

13- غرق شدن در رحمت الهى

از امام صادق (ع) پرسيدند: ثواب كسى كه قبر امام حسين (ع) را زيارت كند، در حالى كه كبر و غرور نداشته باشد چيست ؟ فرمود: «برايش هزار عمره و حج مقبول نوشته مى شود . اگر شقى باشد، سعيد نوشته مى‏گردد، و پيوسته در رحمت الهى غوطه‏ور خواهد بود» . (17)

14- دعاى معصومين براى زائر

معاوية بن وهب از امام صادق (ع) نقل نموده كه فرمود: «اى معاويه، زيارت قبر حسين (ع) را از روى ترس وامگذار ، زيرا هر كه آن را ترك كند ، چنان دچار حسرت مى‏شود كه آرزو نمايد قبرش نزد او باشد . آيا دوست ندارى كه خداوند تو را در زمره كسانى به حساب آورد كه رسول خدا (ص) و على و فاطمه و امامان معصوم (ع) برايش دعا مى‏كنند؟» (18)

و نيز فرمود: «همانا فاطمه (س) دختر محمد (ص) نزد زائران قبر فرزندش حسين (ع) حضور يافته و براى گناهانشان طلب آمرزش مى‏كند». (19)

15- تجلى خدا

امام صادق (ع) فرمود: «به درستى كه خداى تبارك و تعالى، قبل از اهل عرفات ، براى زائران قبر حسين (ع) تجلى مى نمايد، حوايج آنان را بر آورده مى‏كند ، گناهانشان را آمرزيده و درخواستهايشان را به اجابت مقرون مى‏سازد ، و سپس متوجه اهل عرفات شده و در مورد آنان نيز اينگونه عمل مى‏كند». (20)

16- سعادت

امام صادق (ع) به عبدالملك خثعمى فرمود: «زيارت حسين بن على (ع) را ترك مكن و دوستانت را نيز به آن فرمان بده، تا خداوند بر عمرت افزوده و روزيت را زياد گرداند. خداوند سبحان زندگانى تو را در سعادت قرار خواهد داد، و نمى‏ميرى مگر سعادتمند ، و تو را در سلك سعادتمندان خواهند نوشت » . (21)

17- تأثير زيارت در روز عاشورا

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس قبر حسين را در روز عاشورا زيارت كند ، همانند كسى است كه در برابر او به خون خود غلطيده باشد» .(22)

18- قرار گرفتن در جوار پيامبر و على و فاطمه (ع)

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس مى‏خواهد در جوار پيامبر (ص) و على و فاطمه (ع) باشد، نبايد زيارت حسين بن على (ع) را ترك كند» (23).

19- تأثير زيارت در روز قيامت

امام صادق (ع) فرمود: «هيچ كس در روز قيامت نيست مگر آنكه آرزو مى‏كند كه اى كاش از زائرين امام حسين (ع) مى‏بود زيرا مشاهده مى‏نمايد كه با زائران حسين (ع) به واسطه مقامى كه در نزد پروردگار دارند، چگونه عمل مى‏شود» . (24)

و نيز فرمود: «هر كس دوست دارد در روز قيامت بر سر سفره‏هايى از نور بنشيند پس بايد از زائرين حسين بن على (ع) باشد» .(25)

و زرارة بن اعين گويد: «امام صادق (ع) فرمود: «زائرين حسين يك برترى نسبت به ساير مردم دارند» پرسيدم : برتريشان چيست ؟ فرمود: «چهل سال قبل از مردم وارد بهشت مى‏شوند در حالى كه ديگران هنوز در حال حساب هستند» . (26)

20- رهايى از شدايد قيامت

رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: «من تعهد مى‏كنم كه در روز قيامت هنگامه رستاخيز ، ضمن ملاقات با زائر حسين (ع)، دستش را بگيرم و از مراحل هول‏انگيز و سختيهاى قيامت نجاتش بخشيده و او را به بهشت وارد كنم».(27)

21- نجات از آتش جهنم

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس قبر حسين (ع) را به خاطر خداوند و در راه خدا زيارت نمايد، خداوند او را از آتش دوزخ آزاد مى‏سازد، و روز ترس بزرگ (قيامت) او را ايمن مى‏دارد . از خداوند نيز هيچ حاجتى از حوائج دنيا و آخرت را طلب نمى‏كند مگر آنكه به او عطا مى‏نمايد» (28).

اين آثار و آثار ديگرى كه به خاطر اجتناب از طولانى شدن مطلب ذكر نكرديم ، همگى به بركت وجود حضرت سيدالشهدا (ع) است كه اميدوارم هر چه زودتر توفيق زيارت مرقد مطهرش نصيب تمام عاشقان گردد.

پى نوشتها:

1. سورهء مائده , آيهء 39

2. ثواب الاعمال شيخ صدوق , ص 116

3. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 281

4. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 337

5. همان مأخذ.

6. همان مأخذ , ص 289

7. كافى , مرحوم كلينى , ج 4 ص 582

8. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 295

9. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 322

10. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 247

11. امالى شيخ طوسى , ص 55

12. بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 101 ص 16

13. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 87

14. سفينة البحار, محدث قمى , ج 1 ص 565

15. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 306

16. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 324

17. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 328

18. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 199

19. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 204

20. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 346

21. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 292

22. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 331

23. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 230

24. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 330

25. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 331

26. بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 44 ص 235

27. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 278

28. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 324

 

سر ناقه

 

از سر ِناقه ی غم شیشه ی صبر افتاده

همه دیدند که زینب سر قبر افتاده

چشم او در اثر حادثه کم سو شده است

کمرش خم شده و دست به زانو شده است

بیت بیتِ دل او از هم پاشیده شده

صورتش در اثر لطمه خراشیده شده

گفت برخیز که من زینب مجروح توام

چند روزیست که محو لب مجروح توام

این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت

پیر شد زینب تو تا که ز گودال گذشت

این رباب است که این گونه دلش ویران است

در پی قبر علی اصغر خود حیران است

گر چه من در اثر حادثه کم می بینم

ولی انگار دراین دشت علم می بینم

دارد انگار علمدار تو برمی گردد

مشک بر دوش ببین یار تو برمی گردد

خوب می شد اگر او چند قدم می آمد

خوب می شد اگر او تا به حرم می آمد

تا علی اصغر تو تشنه نمی مرد حسین

تا رقیه کمی افسوس نمی خورد حسین

راستی دختر تو...دختر تو...شرمنده

زجر...سیلی...رخ نیلی...سرتو شرمنده

وای از دختر و از یوسف بازار شدن

وای از مردم نا اهل و خریدار شدن

سنگ هایی که پریده است به سوی سر تو

چه بلایی که نیاورده سر خواهر تو

سرخی چشم خبر می دهد از دل خونی

وای از آن لحظه که شد چوبه ی محمل خون