اربعین 3


نگاه گریه داری داشت زینب
چه گام استواری داشت زینب
دل با اقتداری داشت زینب
مگر چه اعتباری داشت زینب
چهل منزل حسینش منجلی شد
گهی زهرا شد و گاهی علی شد

ندیدم زینب کبری تر از این
ندیدم زینت بابا تر از این
ندیدم دختر زهرا تر از این
حسینی مذهبی غوغا تر از این
به پیش پای ما راهی گذارید
بنای زینب اللهی گذارید

اگر چه غصه دارد آه دارد
به پایش خستگی راه دارد
به گردش آفتاب و ماه دارد
به والله که ایوالله دارد
همینکه با جلالت سر نداده
به دست هیچکس معجر نداده

پس از آنکه زمین را زیر و رو کرد
سپاه کوفه را بی آبرو کرد
به سمت کربلا خوشحال رو کرد
کمی از خاک را برداشت بو کرد
رسیدم کربلا ای داد بی داد

حسین سر جدا، ای داد بی داد

یا حسین

میزنه قلبـــــم داره میاد دوباره باز بوی محـــــــرم

           


                  بر مشامم می رسد بوی محرم ای خدا
                  ترسم از این است محرم را نبینم ای خدا
                  هرچه می خواهی بگیر از من بگیر اما مگیر
                  سوز دل همراه آه و اشک نم نم ای خدا
                  تشنه ی آب فراتم روزی ام کن عاقبت
                  کربلا پایین پای او بمیرم ای خدا

بیمار تو


http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/new_folder/%DB%8C%D8%A7%20%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%20%286%29.gif

به قلاده ی نفس گشتم اسیر
شدم زار و شرمنده و سر به زیر
تهی دستم و بی نوا و فقیر
مرا کس نخواند ذلیل و حقیر
مقامم بُوَد بس بزرگ و خطیر
امیری حُسِینٌ وَ نعِمَ الأمیر

حسین ازکرم انتخابم کند
غلام غلامش خطابم کند
گدای در خود حسابم کند
بهشتم بَرَد یا عذابم کند
به عشقش اسیرم اسیرم اسیر
امیری حُسِینٌ وَ نعِمَ الأمیر

ادامه نوشته

خداحافظ

سلام ای برادر به خاک ارمیده
سلام ای برادر تویی نور دیده
منم زینبت س تازه از ره رسیده
ببین نیمه جان نا ندارد سکینه س

خداحافظ ای زندگانی زینب س
خدا حافظ ای مرهم قلب زینب س
خدا حافظ ای هستی و جان زینب س
خدا حافظ ای رفته از دست زینب س

خدا حافظ ای دست ها ی بریده
خدا حافظ ای کودکان خمیده(خدا حافظ ای معجرای دریده)
خدا حافظ عباس ع بمیرم برایت
ببین خواهرت را که از غم خمیده(که مشکت چه حسرت به دلها کشیده)

خدا حافظ ای اصغرع وعون ع و جعفرع
خدا حافظ ای عمه جان جانم اکبر ع
خداحافظ ای نیزه ای خیزران ها(خدا حافظ ای محمل وساربانها)
خدا حافظ ای قاسم ای جان مادر

بمیرم برای رباب س و سکینه س
نپرس ام کلثوم چها که ندیده
بمیرم برای مریض دیارم(بمیرم برای مریضم امامم)
که جز او دگریاوری من ندارم

خدا حافظ ای جان من ای توانم
دگر نیستی اندر اینجا کنارم(دگر نیستی ای برادر کنارم)
تورا من به مادر دگر می سپارم
که من رفتم اما ولی نیمه جانم

 

اربعین 2


چهل روزه ندیدمت ،نگو چرا جون بر لبم
شاید نمی شناسی منو ،به اون خدا من زینبم
اگه کمونیم ،تو بوده ای جوونیم ،رفتی که پیرم
رسمش نبود داداش جونم، تو بری و من بمونم ،بذار بمیرم
غریب و بی کفن حسین
ما رو غریب که دیده اند، به اشکمون خندیده اند
به پای نیزه سرت، پیش چشام رقصیده اند
بگو که ناموس خدا، مگه کوچه بازاریه
غمی که پشتمو شکست، غم اَمانت داریه
یاس تو چیده شد، چه جور بگم با دست خود، با آه و گریه
قبری کوچیک کندم براش، ریختم خاک و یوآش یوآش، روی رقیه
غریب مادر یاحسین
دردم که تازیانه و، رخ سرخ و کبود نبود
دردم اینه که جای من ،محله یهود نبود
اَمون زقلب تیره شون، اَمون ز چشم خیر شون
سرگرمیشون کتک زدن، یتیم کُشی بود سیره شون



 

اي حسين جان خواهر تو از سفر آمد
يوسف من عاقبت هجران به سر آمد
آمده‌ام از اسارت
تا كنم قبرت زيارت
يا حسين جانم ـ يا حسين جانم(3)
سوي مقتل كارواني خسته جان آيد
زينبِ محمل نشين قدِ كمان آيد
بال و پرهايم شكسته
خواهر از پا نشسته
يا حسين جانم ـ يا حسين جانم(3)
اي برادر جان به عهدِ خود وفا كردم
نوگلات را به همراه خود آوردم
از تو من شرمنده‌ هستم
نوگلي رفته ز دستم
يا حسين جانم ـ يا حسين جانم(3)
دوري از رويت حسينم قاتلم گشته
بعد تو سيلي تسلاّي دلم گشته
اي حسين جان خواهر من
زينب غم پرور من
يا حسين جانم ـ يا حسين جانم(3)



 

ساربان آهسته تر! این زمین کربلاست
کاروان را کن خبر، این زمین
کرب و بلاست
لاله ی پرپر کجاست؟ پیکر بی سر کجاست؟
وا حسینا، واحسینا

ناقه ها زاری کنید، خون دل جاری کنید
هم مرا یاری کنید، هم عزاداری کنید
مقتل یارم کجاست؟ قبر دلدارم کجاست؟
وا حسینا، واحسینا
ای زیارت گاه من، حنجر خونین تو
من خبر آورده ام از سر خونین تو
در دلم صد کربلاست، قصه ی طشت طلاست
وا حسینا، واحسینا
من در این صحرای خون، جسمِ بی سر دیده ام
از گلوی غرق خون با لبم گل چیده ام
در همین گودال خون، چهره کردم لاله گون
وا حسینا، واحسینا
سنگر تبلیغ من محملم گردیده بود
خود خبر داری چه ها با دلم گردیده بود
من قیامت کرده ام، استقامت کرده ام
وا حسینا، واحسینا
من خبر آورده ام از سه ساله کودکت
آن سه ساله کودکت، شد سفیر کوچکت
شد شبانه دخترت دفن مثل مادرت
وا حسینا، واحسینا
یا اخا من زینبم، مظهر صبر توام
قاصد خون تو و مظهر صبر توام
جان زهرا مادرت، کن قبول از خواهرت
وا حسینا، واحسینا