مناجات
اومدم تاکه دلم رو صاف کنم مجرمم اومدم اعتراف کنم
رودلم رو پوش گریه می ذارم می دونم خیلی بدهکاری دارم
یه چیزی می خوام بگم روم نمی شه دل سرکش من آروم نمی شه
من دیگه ازهمه غصه هاپُرم می دونم که ازکجا چوب می خورم
آقامو با گناهام عذاب دادم خوبیاشو بابدی جواب دادم
دل آقامو چقدرشکسته ام راه عشقشو به سینه بسته ام
ولی باز دوباره شرمنده شدم دوباره باذکر تو زنده شدم
به زیر منت هیچ کس نمی رم سرمو پیش تو بالا می گیرم
تو خودت گفتی که بارها بیا سر سفرۀ امام رضابیا
دلمو باز دیوونه می کنم
چشامو یه سقاخونه می کنم
+ نوشته شده در جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۸۹ ساعت 22:24 توسط مختار فریادی
|