زهر کسی که گرفتم سراغ خانه تو

زمن گرفت نشان از تو و نشانه تو

یوسف گمشده فاطمه...

به هر کی گفتم خونه مولام کجاست؟

یه جوابی بهم داد...شرمنده شدم

گفت تو می گی من غلام مهدی ام

اون وقت آدرس خونه اربابتو نداری؟!

نگار من...

خوب من...

سید من...

بگو که از که بگیرم سراغ خانه تو؟

دلم به حال دلم سوخت...

بس که هر شب و روز

گرفت این دل غرق به خون

بهانه تو...

آقا جان ...بگو جواب دلمو چی بدم؟

هر دم ازم سوال می کنه

هردم ازم جواب می خواد

حرف دلم اینه...

نوکر رخ ارباب نبیند سخت است

شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است

لب تشنه اگر آب نبیند سخت است

یابن الحسن یابن الحسن