خداحافظ
سلام ای برادر به خاک ارمیده
سلام ای برادر تویی نور دیده
منم زینبت س تازه از ره رسیده
ببین نیمه جان نا ندارد سکینه س
خداحافظ ای زندگانی زینب س
خدا حافظ ای مرهم قلب زینب س
خدا حافظ ای هستی و جان زینب س
خدا حافظ ای رفته از دست زینب س
خدا حافظ ای دست ها ی بریده
خدا حافظ ای کودکان خمیده(خدا حافظ ای معجرای دریده)
خدا حافظ عباس ع بمیرم برایت
ببین خواهرت را که از غم خمیده(که مشکت چه حسرت به دلها کشیده)
خدا حافظ ای اصغرع وعون ع و جعفرع
خدا حافظ ای عمه جان جانم اکبر ع
خداحافظ ای نیزه ای خیزران ها(خدا حافظ ای محمل وساربانها)
خدا حافظ ای قاسم ای جان مادر
بمیرم برای رباب س و سکینه س
نپرس ام کلثوم چها که ندیده
بمیرم برای مریض دیارم(بمیرم برای مریضم امامم)
که جز او دگریاوری من ندارم
خدا حافظ ای جان من ای توانم
دگر نیستی اندر اینجا کنارم(دگر نیستی ای برادر کنارم)
تورا من به مادر دگر می سپارم
که من رفتم اما ولی نیمه جانم