تمام هستی من از عطای مادرتان
تمام زندگی من فدای مادر تان

اگر که نوکر این آستان شدم والله

نبوده هیچ مگر از دعای مادرتان

فدای شال عزا و فدای چشم ترت

دمی که روضه بخوانی برای مادرتان

هزارمرتبه حس کرده ام که می آید

میان مجلس روضه صدای مادرتان

هنوزمی رسد ازخاک بیت الاحزانش
به گوش دلشدگان های های مادرتان

بیا و پیش از آنکه علی زپا افتد

بگیر دست دعا بر شفای مادرتا